- دوشنبه ۲ فروردين ۰۰
- ۱۷:۰۴
سلام خدمت همه شما عزیزان
عیدتون مبارک باشه
ایشالا هر جا که هستین موفق و خشنود باشین
بنده به دلایلی فعلا تا ۲ یا ۳ ماه دیگر در خدمتتون نیستم
ولی وبلاگ تعطیل نخواهد شد و با قدرت ادامه خواهد داشت
به امید دیدار
- ۵۵
اینجا اخبار اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و... و مناسبات قرار میگیرد
سلام خدمت همه شما عزیزان
عیدتون مبارک باشه
ایشالا هر جا که هستین موفق و خشنود باشین
بنده به دلایلی فعلا تا ۲ یا ۳ ماه دیگر در خدمتتون نیستم
ولی وبلاگ تعطیل نخواهد شد و با قدرت ادامه خواهد داشت
به امید دیدار
حتما اگه نظری ، انتقادی ، گلایه ای و هر صحبتی دارین ؛ در قسمت نظرات حتما نظر بدید
خوشحال میشیم نظراتتون رو با ما در میان بگذارید
منتظر کارای دیگه باشین
کارای بعدی :
1- فردا - لیله الرغائب : اعمال و ...
2- دوشنبه هفته بعد - ولادت حضرت امام محمد تقی (ع) جواد الائمه و ولادت حضرت علی اصغر (ع)
3- پنجشنبه هفته بعد - ولادت مولی الکونین و امام الانس و جان حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب (ع) و آغاز ایام البیض (اعتکاف)
1 . الإنصاف، ص ۱۴۱٫
۲. منتهی الامال، ج ۲، ص ۳۶۱٫
۳. ارشاد، مفید، ص ۲۹۷٫
۴. اثبات الوصیه، ص ۲۲۲٫
۵. دلایل الامامة، ص ۳۱۳٫
۶. همان.
۷ . رجال شیخ طوسی، ص۴۰۰٫
۸. رجال کشی، ص ۵۰۲٫
۹. غیبه شیخ طوسی، ص ۲۱۲٫
۱۰. رجال شیخ طوسی، ص ۴۲۹٫
۱۱. همان، ص ۴۲۰٫
۱۲. رجال کشی، ص ۵۱۰٫
۱۳. رجال نجاشی، ص ۱۷۷٫
۱۴. رجال علامه حلی، ص ۹۹٫
۱۵. رجال شیخ طوسی، ص ۴۰۰ و۴۱۳٫
۱۶. غیبه شیخ طوسی، ص ۲۱۲٫
۱۷. رجال شیخ طوسی، ص ۴۱۸ و ۴۳۲٫
۱۸. جامع الرواة، ج ۱، ص ۱۵۲٫
۱۹. معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۱۲۰٫
۲۰. ر. ک: حیاة الامام الهادی، ص ۱۴۱٫
۲۱. الاختصاص، ص ۹۸٫
۲۲. عیون الاخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۶۰٫
۲۳. کتاب قم عاصمة الحضارة الشیعیة
۲۴. منهاج التحرک عند الامام الهادی، ص ۱۴۶٫
۲۵. منتهی الامال، ج ۲، ص ۳۹۰٫
۲۶. حیاة الامام الهادی، ص ۱۴۸٫
۲۷. کافی، ج ۱، ص ۵۰۰٫
۲۸. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۸۱٫
۲۹. بصائر الدرجات، ص ۳۳۳٫
۳۰. بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۱۸۵٫
۳۱. استبصار، ج ۱، ص ۱۲۶٫
۳۲. کافی، ج ۳، ص ۳۱۵٫
۳۳. تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۳۰۳٫
۳۴. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۳۷٫
۳۵. تهذیب الحکام، ج ۲، ص ۳۰۸٫
۳۶. رجال کشی، ص ۵۱۷٫
۳۷. همان، ص ۴۳۷٫
۳۸. همان، ص ۵۲۰٫
۳۹. همان، ص ۵۲۷٫
۴۰. امالی صدوق، ص ۴۴۹٫
۴۱. ذرایع البیان، ج ۲، ص ۳۷٫
جامعه شیعی گاهی به انحرافاتی مبتلا میشد که ضرورت داشت امام قاطعانه وارد عمل شود و با پیامهای ویژه برای برخی افراد از گسترش آن جلوگیری فرماید.
از باب نمونه، امام در برابر افراد منحرف همانند علی بن حس که قمی که مکتب غلات را ترویج میکرد، به احمد بن محمد عیسی در پاسخ نامهاش مینویسد: اینها از دین نیست؛ از او فاصله بگیر .[۳۶]
همچنین در پاسخ برخی فرموده: اینها را ترک کنید. خداوند لعنتشان کند و اگر یکی از اینها را در جای خلوتی پیدا کردید، سر او را با سنگ بشکنید .[۳۷]
درباره محمد بن نصیر نمیری که از غلات و دارای فساد عقیدتی و اخلاقی بود، دستور لعن و طرد او را از جامعه شیعی صادر فرمود .[۳۸]
همچنین دستور قتل فارس بن حاتم قزوینی را صادر فرمود .[۳۹]
امام هادی درباره یکی از مباحث مربوط به قرآن که مسئله سیاسی روز و تبدیل به دستاویزی برای زندانی یا کشتن افراد شده بود، طی نامه به محمد بن عیسی بن عبید یقطینی، از او خواست تا پیروان و شیعیان از این فتنه فاصله بگیرند .[۴۰]
امام درباره گروه صوفیه نیز موضع منفی داشت. از این رو، در مسجد پیامبر ضمن سخنان ارزشمندی به محمد بن الحسین بن ابی الخطاب فرمود: هرگز به این گروه فریبکار اعتنا نکنید؛ چرا که اینان جانشینان شیطان و خراب کننده پایههای دین هستند .[۴۱]
نامه نگاری امام و پاسخ به پرسشهای فقهی و اعتقادی مردم از مهمترین نقش هدایتی امام هادی (ع) بود و آن حضرت بسیاری از معارف الهی را از همین طریق به شیفتگان رساند.
این گونه نامههای مردم بسیار است که در کتابهای حدیثی و فقهی نام نویسنده، متن نامه و پاسخ امام آمده است. در این نوشتار کوتاه، نام برخی از نویسندگان و به موضوع نامهشان اشاره میکنیم:
ابراهیم بن محمد بن عبدالرحمن همدانی، درباره وضو پس از غسل جمعه ؛[۳۱]
سلمان بن حفص مروزی، درباره سجده شکر ؛[۳۲]
علی بن محمد بن سلیمان، درباره قضای نماز شخص بیهوش ؛[۳۳]
ایوب بن نوح، درباره همان مورد پیشین ؛[۳۴]
حسین بن علی بن کسان، درباره سجده بر پنبه و کتان ؛[۳۵]
گاهی این محاصره و کنترل علیه امام هادی آن قدر شدید بود که او نمیتوانست کسی را به حضور پذیرد و از سویی، برخی از کارها باید انجام میپذیرفت. در این موارد، امام گاهی از درون زندان با برخی از افراد تماس میگرفت و از خطری که در آینده نزدیک او را تهدید میکرد با خبر میساخت [۲۷] و گاهی هم با به کار بردن کلمات غیر عربی پیام خود را میرساند.
علی بن مهزیار گوید: غلام خودم را به خدمت امام هادی (ع) برای کاری فرستادم. وقتی که او برگشت، دیدم بسیار شگفتزده شده، علت را پرسیدم. گفت: چگونه تعجب نکنم، در حالی که پیوسته با من با زبان خودم سخن میگفت به طوری که گویا یکی از ماست .[۲۸]
ابن شهر آشوب میگوید: علت آن، پنهان کردن گفتهها از دشمن بوده است .[۲۹]
گاهی امام هادی برای حفظ جان افراد، پنهانی نمایندهای میفرستاد تا نیایند، چرا که زمان مناسب نبود، چنان که محمد بن داود قمی و محمد طلحی، مقدار زیادی خمس و نذورات و هدایا از شهر قم خدمت امام هادی (ع) میبردند. نزدیک شهر سامرا، امام با فرستادن نماینده خود آنها را برگرداند تا از طرف دولت عباسی و متوکل آسیبی به آنها نرسد .[۳۰]
اگر چه امام علیالنقی (ع) نمیتوانست آزادانه با هر فرد یا گروه ملاقات کند، اما در این هجده سالی که امام در سامرا بود، افراد زیادی که از شهرهای دور و نزدیک به ملاقات امام میآمدند، به حضور پذیرفته میشدند و در ضمن ملاقات، امام با تفقد از حاضرین و مردم آن سامان، به بیان مسائل مذهبی، پاسخ به پرسشها، دریافت حقوق شرعی، دستورهای لازم را صادر میفرمود.
امام هادی (ع) با احترام و تکریم و تعظیم صحابه امامان پیش از خود که مورد وثوق بودند، مردم را به آنها ارجاع میداد؛ مانند نمونههای زیر:
ابوحماد رازی میگوید خدمت امام علیالنقی (ع) رسیدم و از او درباره برخی از مسائل حلال و حرام پرسیدم. هنگام وداع، آن حضرت به من فرمود: ای حماد! در ناحیهای که هستی، اگر چیزی در امر دینت بر تو مشکل شد، از عبدالعظیم حسنی بپرس و سلام مرا هم به او برسان .[۲۴]
شیخ عباس قمی مینویسد: از برخی روایات معلوم میشود که خیران خادم وکیل آن حضرت بوده و او به خیران فرموده: «اعمل فی ذلک برأیک فان رأیک رأیی و من أطاعک أطاعنی؛ به رأی خودت عمل کن؛ چرا که رأی تو رأی من است و هر که تو را اطاعت کند، گویا از من اطاعت و پیروی کرده است ».[۲۵]
همچنین درباره عثمان بن سعید عمری از امام هادی (ع) پرسیده شد که گاه نمیتوانم به خدمتت برسیم؛ در این صورت گفته چه کسی را بپذیریم و از چه کسی اطاعت کنیم؟
امام (ع) در پاسخ آنها فرمود: ابوعمرو که ثقه و امین است، هر چه به شما بگوید، از طرف من به شما میگوید .[۲۶]
از دیگر نقشهای محوری امام هادی (ع) در هدایت جامعه شیعی، تقویت مراکز علمی بود که در حقیقت هدایت و سرپرستی غیرمستقیم آن حضرت برای پیروان اهل بیت بود. حضرت گاهی درباره مقدس بودن یک سرزمین و گاهی درباره مردم آن و گاهی هم درباره علما و دانشمندان و لزوم پیروی از آنها، سخنان ارزشمندی را بیان میفرمودند؛ مثلاً درباره قم چند روایت از امام هادی (ع) نقل شده که بیانگر این مدعا است؛ اگر چه غیر مستقیم حضرت به موارد یاد شده اشاره فرموده است.
مفید در اختصاص نقل کرده که از علی بن محمد عسکری (ع) از پدر از جدش امیرمومنان از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود: وقتی که مرا به آسمان چهارم میبردند، نگاهم به گنبدی از لؤلؤ افتاد که چهار گوشه داشت و چهار درب را دیدم که همهاش از استبرق سبز بود.
به جبرئیل گفتم: این گنبد چیست که در آسمان چهارم چیزی بهتر از آن نیافتم؟
گفت: حبیب من، ای محمد! این صورت و نقش شهری است که به آن قم گفته میشود و در آن بندگان مؤمن به خدا جمع شوند و منتظر شفاعت محمد (ص) در قیامت هستند و پیوسته همّ و غم و اندوه پی در پی بر آنها جاری میشود.
گوید: از علی بن محمد عسکری پرسیدم: چه هنگام اینان منتظر فرج خواهند بود؟
امام فرمود: زمانی که آب بر آن سرزمین جاری شود .[۲۱]
در روایت دیگری از حضرت عبدالعظیم حسنی روایت شده: از علی بن محمد عسکری (ع) شنیدم که میفرمود: اهل قم و اهل آبه (آوه) آمرزیده شده هستند؛ زیرا به زیارت جدم علی بن موسی الرضا به طوس میروند .[۲۲]
امام هادی (ع) همانند امامان گذشته، به این شهر مقدس و این پایگاه عظیم تشیع عنایت خاصی داشتند و همین عنایت ویژه سبب شد که این پایگاه عظیم، بسیار رشد کند و از عصر امام صادق به بعد، به عنوان پایگاه علمی شیعه در جهان اسلام مطرح شود. وجود وکلای معصومان در این شهر و نیز علمای بزرگی که پیوسته مورد نظر معصومان بودند، به بعد علمی این شهر کمک فراوانی کرد .[۲۳]
موفق باشی